معنی alistar
alistar
ثبت نام کردن، نام نویسی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با alistar
alistar
alistar
ثَبتِ نام کَردَن، نام نِویسی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
alisar
alisar
صاف کَردَن، صاف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
listar
listar
فِهرِست کَردَن، فِهرِست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alisar
alisar
صاف کَردَن، صاف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
listar
listar
فِهرِست کَردَن، فِهرِست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
alienar
alienar
بیگانِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ajustar
ajustar
تَنظِیم کَردَن، تَنظِیم کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
asustar
asustar
وَحشَت زَدِه کَردَن، تَرساندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
asistir
asistir
حُضور داشتَن، کُمَک کُنَد، کُمَک کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی