معنی alinear
alinear
رد شدن، تراز کردن، هم راستا کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با alinear
alienar
alienar
بیگانِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alinhar
alinhar
هَم راستا کَردَن، تَراز کَردَن، رَد شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
alienar
alienar
بیگانِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
linear
linear
خَطّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
linear
linear
خَطّی
دیکشنری آلمانی به فارسی
aligner
aligner
رَد شُدَن، تَراز کَردَن، هَم راستا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aliéner
aliéner
بیگانِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
delinear
delinear
طَرح ریزی کَردَن، تَرسیم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
planear
planear
بَرنامِه ریزی کَردَن، بَرنامِه ریزی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی