معنی adsorber
adsorber
جذب کردن، جذب
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با adsorber
adsorber
adsorber
جَذب کَردَن، جَذب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absorber
absorber
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
absorber
absorber
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
adsorver
adsorver
جَذب کَردَن، جَذب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
absorver
absorver
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adsorbire
adsorbire
جَذب کَردَن، جَذب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
adsorberen
adsorberen
جَذب کَردَن، جَذب
دیکشنری هلندی به فارسی
adorer
adorer
پَرَستِش کَردَن، عِبادَت، عِشق وَرزیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sorber
sorber
جُرعِه ای نوشیدَن، جُرعِه جُرعِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی