معنی acusador
acusador
متّهم کننده، متّهم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با acusador
acusador
acusador
مُتَّهَم کُنَندِه، مُتَّهَم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
acusado
acusado
مُتَّهَم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acusado
acusado
مُتَّهَم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adulador
adulador
تَحسِین کَردَن، چاپلوس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
acosado
acosado
آشُفتِه، مُورِدِ آزار و اَذیَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ecuador
ecuador
اِستِوا، اِکوادُور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
curador
curador
نِگارخانِه دار، مُتِصَدِّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
curador
curador
نِگارخانِه دار، مُتِصَدِّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
acusar
acusar
اِتِّهام کَردَن، مُتَّهَم کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی