معنی acumular
- acumular
- جمع آوری کردن، انباشته شدن، جمع شدن
واژههای مرتبط با acumular
acumular
- acumular
- جَمع شُدَن، اَنباشتِه شُدَن، جَمع آوَری کَردَن
accumuler
- accumuler
- جَمع آوَری کَردَن، اَنباشتِه شُدَن، جَمع شُدَن
acumulador
- acumulador
- اَنباشتگَر، اَنباشت کُنَندِه
acumulador
- acumulador
- اَنباشتگَر، اَنباشت کُنَندِه
accumulare
- accumulare
- اَنباشتِه کَردَن، اَنباشتِه شُدَن، جَمع آوَری کَردَن، جَمع شُدَن