agrupar agrupar بَستِه بَندی کَردَن، گُروه، دَستِه بَندی کَردَن، گُروه بَندی کَردَن، گُروه کَردَن دیکشنری اسپانیایی به فارسی
arrugar arrugar چُروک اَنداختَن، چین و چُروک، چُروک خُوردَن، چُروکیدَن، چین چین کَردَن، چین خُوردَن دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agrupar agrupar دَستِه بَندی کَردَن، گُروه، گُروه کَردَن، بَستِه بَندی کَردَن، گُروه بَندی کَردَن دیکشنری پرتغالی به فارسی