معنی abrigar
abrigar
پوشاندن، پناهگاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با abrigar
abrigar
abrigar
پَناه دادَن، پَناهگاه، خانِه داشتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
obrigar
obrigar
وادار کَردَن، مُوَظَّف کَردَن، مَجبور کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
brigar
brigar
دَعوایِ لَفظی کَردَن، بَرایِ مُبارِزِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
obligar
obligar
مَجبور کَردَن، زور، وادار کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abroger
abroger
لَغو کَردَن، لَغو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abriter
abriter
پَناه دادَن، پَناهگاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abréger
abréger
اِختِصار کَردَن، کوتاه کَردَن، خُلاصِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fabricar
fabricar
تَولِید کَردَن، ساخت، ساختَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abrumar
abrumar
غَرق کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی