معنی Wintery
Wintery
زمستانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Wintery
Winter
Winter
زِمِستانی، زِمِستان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Jittery
Jittery
آشُفتِه، عَصَبانیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Watery
Watery
آبَکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
intern
intern
بِه طُورِ داخِلی، داخِلی
دیکشنری آلمانی به فارسی
intero
intero
تَمام، کُل، کامِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
winter
winter
زِمِستانی، زِمِستان
دیکشنری هلندی به فارسی
intern
intern
بِه طُورِ داخِلی، داخِلی
دیکشنری هلندی به فارسی