ترجمه Veritable به فارسی - دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Veritable
irritable
- irritable
- آزمایِشی، تَحرِیک پَذیر، پَرخاشگَر، خَشمگین، دَمدَمی، زَهرآگین، زُودرَنج، عَصَبی، ناراحَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irritable
- irritable
- آزمایِشی، تَحرِیک پَذیر، بَدخُلق، پَرخاشگَر، خَشمگین، دَمدَمی، زَهرآگین، زُودرَنج، عَصَبی، ناراحَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی