معنی Unstated
Unstated
بی بیان، بیان نشده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Unstated
Unheated
Unheated
بِدونِ گَرما، گَرم نَشُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Unsuited
Unsuited
نامُتناسِب، نامُناسِب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Unabated
Unabated
بی وَقفِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Undated
Undated
بی تاریخ، بِدونِ تاریخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Untamed
Untamed
وَحشی، رام نَشُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی