معنی Unmanned
Unmanned
بدون سرنشین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Unmanned
Unplanned
Unplanned
بَرنامِه ریزی نَشُدِه، بِدونِ بَرنامِه ریزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Unmasked
Unmasked
بِدونِ نِقاب
دیکشنری انگلیسی به فارسی