معنی Unmanageably
Unmanageably
به طور غیرقابل مدیریّت، غیرقابل مدیریّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Unmanageably
Unmanageable
Unmanageable
غِیرِقابِلِ اِدارِه، غِیرِقابِلِ مُدیریَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی