معنی Twinkling
Twinkling
درخشان، چشمک زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Twinkling
Dwindling
Dwindling
کاهِش یابَندِه، رُو بِه کاهِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tickling
Tickling
قِلقِلک کُنَندِه، قِلقِلک دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
winklig
winklig
بِه طُورِ زاویِه ای، زاویِه ای، زاویِه دار
دیکشنری آلمانی به فارسی