معنی Touched
Touched
لمس شده، مورد لمس قرار گرفته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Touched
boucher
boucher
قَصّابی کَردَن، قَصَّاب، گِرِفتِگی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
toucher
toucher
لَمس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
douchen
douchen
باران باریدَن، دوش گِرِفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
louche
louche
مَشکوک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
touche
touche
لَمس، لَمس کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Touchy
Touchy
حَسّاس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Touch
Touch
لَمس، لَمس کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی