معنی Tickling
Tickling
قلقلک کننده، قلقلک دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Tickling
Ticking
Ticking
تیک تیک کُنَندِه، تیک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cackling
Cackling
خَندیدَن با صِدایِ بُلَند، غُرغُر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Twinkling
Twinkling
دِرَخشان، چِشمَک زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ticklish
Ticklish
حَسّاس بِه قِلقِلک، غِلغِلک
دیکشنری انگلیسی به فارسی