معنی Tear
Tear
پاره کردن، اشک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Tear
Rear
Rear
پَروَرِش دادَن، عَقَب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wear
Wear
پوشیدَن، بِپوشید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Team
Team
تیم تَشکِیل دادَن، تیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dear
Dear
عَزیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gear
Gear
دَندِه گُذاری کَردَن، دَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fear
Fear
تَرساندَن، تَرس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bear
Bear
تَحَمُّل کَردَن، خِرس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hear
Hear
شِنیدَن، بِشنو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Near
Near
نَزدیک شُدَن، نَزدیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی