معنی Tattered
Tattered
پاره شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Tattered
Battered
Battered
پَریشان، کُتَک خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Scattered
Scattered
پَراکَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Shattered
Shattered
شِکَستِه، مُتَلاشی شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Spattered
Spattered
پاشیدِه، پاشیدِه شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flattered
Flattered
مَحبوب شُدِه، چاپلوسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Patterned
Patterned
نَقش دار، طَرح دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tapered
Tapered
باریک شُدِه، مَخروطی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
battere
battere
تِنیس زَدَن، ضَرب و شَتم، زَدَن، ضَربِه زَدَن، کوبیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Tatter
Tatter
پارِه کَردَن، پارِه شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی