معنی Stingily
Stingily
به طور بخیلانه، خسیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Stingily
Stodgily
Stodgily
بِه طُورِ سَنگین و کُند، بِه طَرزِ عَجیبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Stingingly
Stingingly
بِه طُورِ گَزَندِه، با خِساسَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Stinging
Stinging
سوزانَندِه، نِیش زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dingily
Dingily
کَثیفانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Stingy
Stingy
بَخِیل، خَسیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی