معنی Steady
Steady
ثابت کردن، ثابت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Steady
Steamy
Steamy
بُخارآلود، بُخاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sturdy
Sturdy
مُقاوِم، مُحکَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Steely
Steely
فولادی، اِستیلی، با ویژِگی های فولادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Steadily
Steadily
بِه طُورِ پِیوَستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sneaky
Sneaky
مَخفی، یَواشَکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Speedy
Speedy
سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sweaty
Sweaty
عَرَق ریزان، عَرَق کَردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ready
Ready
آمادِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Seedy
Seedy
کَثیف، غَلیظ
دیکشنری انگلیسی به فارسی