معنی Steadily
Steadily
به طور پیوسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Steadily
Steamily
Steamily
بِه طُورِ بُخارآلود، بِه صورَتِ بُخار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sleazily
Sleazily
بِه طُورِ کَثیف، شَلَختِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sturdily
Sturdily
بِه طُورِ مُحکَم، مُحکَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sneakily
Sneakily
با دُزدی و حیلِه، یَواشَکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Speedily
Speedily
بِه سُرعَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Readily
Readily
بِه آسانی، بِه راحَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Seedily
Seedily
ناپاک، بِه طَرزِ غَمگینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Beadily
Beadily
بِه طُورِ مُهرِه ای، مُهرِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Steady
Steady
ثابِت کَردَن، ثابِت
دیکشنری انگلیسی به فارسی