معنی Startled
Startled
متعجّب، مبهوت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Startled
Startle
Startle
تَرساندَن، مَبهُوت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Starched
Starched
آهار، نِشاستِه شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی