مقدمه مفهومی درباره واژه آغاز (Start) در فناوری اطلاعات به نقطه یا فرآیند ابتدایی اجرای یک برنامه، راه اندازی سیستم یا شروع یک عملیات محاسباتی اشاره دارد. این مفهوم در سطوح مختلف سیستم از روشن کردن دستگاه تا اجرای یک اسکریپت ساده کاربرد دارد. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در راه اندازی سیستم عامل، اجرای برنامه های کاربردی، آغاز سرویس های شبکه، شروع پردازش های دسته ای و فعال سازی ماژول های نرم افزاری استفاده می شود. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT 1. روشن کردن کامپیوتر (Boot) 2. اجرای یک برنامه با دوبار کلیک 3. شروع یک سرویس در لینوکس با systemctl start 4. راه اندازی سرور وب 5. فعال سازی یک پردازش در پس زمینه نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری سیستم ها، فرآیند آغاز به عنوان مرحله ای حیاتی در چرخه زندگی سیستم عمل می کند. در برنامه نویسی، نقطه شروع اجرای کد تعیین می شود. در سیستم عامل ها، توالی راه اندازی اهمیت دارد. در میکروسرویس ها، شروع هر سرویس مدیریت می شود. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف مفهوم آغاز از اولین کامپیوترهای برنامه پذیر در دهه 1940 وجود داشت. در دهه 1980 با ظهور کامپیوترهای شخصی به فرهنگ عامه راه یافت. امروزه در سیستم های پیچیده توزیع شده، شروع هماهنگ سرویس ها چالشی مهم است. تفکیک آن از واژگان مشابه آغاز با راه اندازی (Boot) تفاوت دارد: اولی کلی تر است. با اجرا (Run) نیز متفاوت است که به فرآیند ادامه کار اشاره دارد. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در Python با تابع __main__. در C با تابع main(). در جاوا با متد main. در اسکریپت های شل با دستورات شروع. در سیستم عامل ها با فرآیند init. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن سوءبرداشت رایج: شروع سیستم همیشه خطی است. چالش اصلی: مدیریت وابستگی ها در شروع سرویس های پیچیده. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی مدیریت کارآمد فرآیند آغاز از مهارت های مهم در توسعه سیستم های پایدار است. درک عمیق مکانیزم های شروع در سطوح مختلف سیستم ارزشمند است.
مقدمه مفهومی درباره واژه پشته (Stack) یک ساختار داده خطی است که از اصل ’’آخرین ورودی، اولین خروجی’’ (LIFO) پیروی می کند. این ساختار در مدیریت فراخوانی توابع، پردازش عبارات و بسیاری از الگوریتم های دیگر کاربرد اساسی دارد. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در مدیریت فراخوانی توابع، ارزیابی عبارات، الگوریتم های بازگشتی، پردازش زبان ها و مدیریت حافظه استفاده می شود. همچنین در طراحی ماشین های حالت و سیستم های UNDO کاربرد دارد. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT 1. پشته فراخوانی در اجرای برنامه ها 2. ارزیابی عبارات ریاضی 3. الگوریتم جستجوی عمق اول در گراف 4. سیستم undo در ویرایشگرها 5. مدیریت حافظه پشته در زبان های برنامه نویسی نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری کامپیوتر، پشته بخش حیاتی از مدیریت حافظه است. در کامپایلرها، برای تجزیه و تحلیل نحو استفاده می شود. در سیستم عامل ها، مدیریت فرآیندها وابسته به پشته است. در الگوریتم ها، بسیاری از روش ها مبتنی بر پشته هستند. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف مفهوم پشته در دهه 1940 توسط آلن تورینگ مطرح شد. در دهه 1960 با ظهور زبان های سطح بالا استاندارد شد. دهه 1980 شاهد استفاده گسترده در معماری کامپیوتر بود. امروزه در تمام زبان های برنامه نویسی مدرن پیاده سازی شده است. تفکیک آن از واژگان مشابه پشته با صف تفاوت دارد: اولی از اصل LIFO پیروی می کند، دومی FIFO است. با لیست پیوندی نیز متفاوت است که دسترسی تصادفی به عناصر دارد. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در Python با استفاده از لیست و متدهای append() و pop(). در C++ با کلاس stack در STL. در Java با کلاس Stack. در زبان های سطح پایین با مدیریت مستقیم حافظه پشته. در الگوریتم ها با آرایه ها و اشاره گرها. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن سوءبرداشت رایج: پشته فقط در مدیریت حافظه کاربرد دارد. چالش اصلی: جلوگیری از سرریز پشته در الگوریتم های بازگشتی عمیق. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی درک عمیق پشته و کاربردهای آن برای هر برنامه نویسی ضروری است. این ساختار داده پایه ای بسیاری از مفاهیم پیشرفته در علوم کامپیوتر است.