معنی Stamp
Stamp
مهر زدن، تمبر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Stamp
Stump
Stump
مُتَحَیِّر کَردَن، کُندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Stomp
Stomp
مُحکَم قَدَم زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Swamp
Swamp
باتلاقی کَردَن، مُرداب
دیکشنری انگلیسی به فارسی