معنی Spirit
Spirit
روح دادن، روح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Spirit
Sprite
Sprite
روحی، جِنّ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sprint
Sprint
بِه سُرعَت دَویدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Spirited
Spirited
پُرشور، با روحیِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Spiral
Spiral
بِه دُورِ خُود چَرخیدَن، مارپیچ، مارپیچی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
spirito
spirito
روحی، روح
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Skirt
Skirt
دُور زَدَن، دامَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Spurt
Spurt
جوشیدَن، جَهش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sport
Sport
وَرزِش کَردَن، وَرزِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Split
Split
تَقسیم کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی