معنی Sordidly
Sordidly
پست، متأسّفانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Sordidly
Torridly
Torridly
بِه طُورِ سوزان، بِه طَرزِ وَحشَتناکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Horridly
Horridly
بِه طُورِ وَحشَتناک، بِه طَرزِ وَحشَتناکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Morbidly
Morbidly
بِه طُورِ غِیرِعادی و بیمارگونِه، بیمارگونِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wordily
Wordily
پُرحَرفانِه، کَلامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Solidly
Solidly
مُحکَم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sordid
Sordid
پَست، بَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی