معنی Somatically
Somatically
بدنی، از نظر جسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Somatically
Semantically
Semantically
اَز لَحاظِ مَعنایی، اَز نَظَرِ مَعنایِی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Romantically
Romantically
بِه طُورِ رُمانتیک، عاشِقانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Aromatically
Aromatically
بِه طُورِ مُعَطَّر، مُعَطَّر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dogmatically
Dogmatically
بِه طُورِ دُگماتیک، اَز نَظَرِ جَزمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی