مقدمه مفهومی درباره واژه Scalable به ویژگی سیستمی گفته می شود که بتواند با افزایش بار، تعداد کاربران یا حجم داده ها، عملکرد خود را حفظ کرده یا با هزینه و پیچیدگی کم گسترش یابد. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در طراحی نرم افزارها، معماری ماژولار و مبتنی بر سرویس (Microservices) برای اطمینان از مقیاس پذیری طراحی می شود. همچنین در پایگاه داده ها، مقیاس پذیری افقی و عمودی برای پاسخ گویی به حجم بالای اطلاعات مهم است. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT سرویس هایی مانند Amazon، Netflix و Google با میلیون ها کاربر، از معماری های مقیاس پذیر برای حفظ کیفیت خدمات در سطوح مختلف ترافیک استفاده می کنند. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها مقیاس پذیری از الزامات اصلی سیستم های ابری و توزیع شده است؛ بدون آن، توسعه سیستم ها در مقیاس بزرگ غیرممکن خواهد بود. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف با رشد زیرساخت های ابری و سرویس گرایی از دهه ۲۰۰۰ به بعد، اهمیت مقیاس پذیری به شکل فزاینده ای افزایش یافت و امروزه به عنوان معیار اصلی ارزیابی سیستم ها شناخته می شود. تفکیک آن از واژگان مشابه Scalable با «سریع» یا «پایدار» تفاوت دارد؛ سیستمی ممکن است سریع باشد ولی مقیاس پذیر نباشد، یعنی نتواند در بار بالا همان کیفیت را حفظ کند. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در معماری نرم افزارهای Python و Node.js با استفاده از microservices، load balancing و queueing systems مانند Kafka یا RabbitMQ، امکان مقیاس پذیری فراهم می شود. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن برخی توسعه دهندگان فکر می کنند هر سیستمی که کار کند لزوماً مقیاس پذیر است، در حالی که مقیاس پذیری نیاز به طراحی و آزمون دارد. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی در پروژه های حرفه ای و بلندمدت، مقیاس پذیری یک اصل حیاتی است که باید در تمام مراحل تحلیل، طراحی و پیاده سازی در نظر گرفته شود.
مقدمه مفهومی درباره واژه واژه ’’reliable’’ به معنای قابلیت اعتماد و اطمینان در انجام یک وظیفه یا عمل است. این واژه معمولاً برای توصیف کیفیت یک سیستم، فرد یا ابزار که به طور مداوم و بدون خطا عمل می کند، به کار می رود. کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات در زمینه نرم افزار و سیستم ها، ’’reliable’’ به ویژه برای توصیف سیستم هایی که بدون خرابی و با کارایی بالا عمل می کنند، استفاده می شود. این مفهوم در طراحی سیستم های توزیع شده و پایگاه داده ها بسیار اهمیت دارد. مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT در پروژه های IT، سیستم های پردازش تراکنش های مالی باید به طور خاص قابل اعتماد باشند تا از دست رفتن داده ها یا خطاهای مالی جلوگیری شود. این سیستم ها معمولاً از مکانیزم های بررسی و تعمیر خودکار برای حفظ قابلیت اطمینان استفاده می کنند. نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها در معماری سیستم ها، ’’reliable’’ به عنوان یک ویژگی ضروری برای سیستم های حیاتی به کار می رود. برای مثال، در سیستم های مبتنی بر ابری، اطمینان از اینکه سرویس ها همیشه در دسترس هستند، به عنوان یک معیار اصلی کیفیت در نظر گرفته می شود. شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف مفهوم ’’reliable’’ در طول تاریخ در طراحی سیستم ها و نرم افزارهای حیاتی به طور مستمر گسترش یافته است. از دهه 1950، این مفهوم در صنایع مختلف از جمله هوافضا و مخابرات برای اطمینان از عملکرد صحیح سیستم ها اهمیت یافت. تفکیک آن از واژگان مشابه واژه ’’reliable’’ با ’’fault-tolerant’’ تفاوت دارد. در حالی که ’’fault-tolerant’’ به معنای توانایی سیستم در مقابله با خطاهای داخلی است، ’’reliable’’ به معنای عملکرد بی نقص و مداوم سیستم است. شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف در توسعه نرم افزار، برنامه نویسان می توانند با استفاده از تست های خودکار، مکانیزم های بازیابی از خطا و طراحی معماری مقیاس پذیر، سیستم های ’’reliable’’ را ایجاد کنند که در برابر خطاهای ممکن مقاوم باشند. چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن گاهی اوقات واژه ’’reliable’’ به طور اشتباه به معنای ’’faultless’’ (بدون خطا) گرفته می شود، در حالی که در واقع، یک سیستم ’’reliable’’ ممکن است همچنان با مشکلاتی روبه رو شود اما قادر به بازیابی از آن ها باشد. نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی درک مفهوم ’’reliable’’ برای طراحی سیستم ها و نرم افزارهای مقاوم و قابل اعتماد ضروری است تا از بروز خطاهای غیرمنتظره جلوگیری شود. سیستم های توزیع شده، کیفیت نرم افزار، بازیابی از خطا