معنی Sculptor
Sculptor
مجسّمه ساز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Sculptor
sculpter
sculpter
تراشیدَن، مُجَسَّمِه سازی، مُجَسَّمِه ساختَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sculpted
Sculpted
مُجَسَّم، حِجاری شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sculpt
Sculpt
مُجَسَّمِه ساختَن، مُجَسَّمِه سازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی