معنی Saying
Saying
گفته، گفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Saying
Swaying
Swaying
چَرخان، تاب خُوردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Raging
Raging
خَشمگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Raving
Raving
دیوانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Varying
Varying
مُتِغَیِّر، مُتِفاوِت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Searing
Searing
سوزان، سُرخ شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Satiny
Satiny
مِثلِ ساتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Caring
Caring
مُراقِب، مُراقِبَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
String
String
ریسمان کِشیدَن، رِشتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Spring
Spring
جَست و خیز کَردَن، بَهار، چِشمِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی