معنی Ruptured
Ruptured
گسسته، پاره شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Ruptured
Rupture
Rupture
پارِه کَردَن، پارِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cultured
Cultured
فَرهَنگ شُدِه، فَرهیختِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی