معنی Rugged
Rugged
ناهموار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Rugged
Ragged
Ragged
پارِه پارِه، ژِندِه پوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rutted
Rutted
پَسمَندِه، پوسیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rusted
Rusted
زَنگ زَدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ruined
Ruined
خَرَاب، ویران شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ruggedly
Ruggedly
بِه طُورِ ناهَموار، ناهَموار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Jagged
Jagged
دَندانِه دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dogged
Dogged
مُصِرّ، سَگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی