معنی Rowdily
Rowdily
به طور هیاهوآلود، بی سر و صدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Rowdily
Dowdily
Dowdily
بِه طُورِ زِشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Readily
Readily
بِه آسانی، بِه راحَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wordily
Wordily
پُرحَرفانِه، کَلامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bawdily
Bawdily
بِه رَوِشِ غِیرِ اَخلاقی، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Moodily
Moodily
بِه طُورِ دَمدَمی، با خُلق و خوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rosily
Rosily
با طَراوَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bodily
Bodily
بَدَنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rowdy
Rowdy
پُر سَر و صِدا، زِمُخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی