معنی Rented
- Rented
- اجاره ای، اجاره شده
واژههای مرتبط با Rented
Rested
- Rested
- آرام، اِستِراحَت کَردِه
Renter
- Renter
- اِجارِه دَهَندِه، اِجارِه کُنَندِه
Rente
- Rente
- سالانِه، حُقوق بازنِشَستِگی
Reputed
- Reputed
- مُعتَبَر، شُهرَت دارَد
Render
- Render
- اِرائِه دادَن، رِندِر کَردَن
Rutted
- Rutted
- پَسمَندِه، پوسیدِه
Rusted
- Rusted
- زَنگ زَدِه
Scented
- Scented
- مُعَطَّر
Wonted
- Wonted
- مَعمولی، تَعَجُّب شُدِه