معنی Remand
Remand
ارجاع کردن، بازداشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Remand
Remind
Remind
یادآوَری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Demand
Demand
تَقاضا کَردَن، تَقاضا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Regard
Regard
اِحتِرام، با تَوَجُّه بِه، مُلاحِظِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Refund
Refund
بازپَرداخت کَردَن، بازپَرداخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Remark
Remark
اِظهار، تَذَکُّر دادَن، اِظهار نَظَر کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Remain
Remain
ماندَن، باقی ماندَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Reward
Reward
پاداش دادَن، پاداش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
memandu
memandu
راهنَمایی کَردَن، راهنَمای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pemandu
pemandu
راهنَما، راهنَمای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی