معنی Regain
- Regain
- دوباره به دست آوردن، دوباره بدست آورید
واژههای مرتبط با Regain
Retain
- Retain
- نِگَه داشتَن، حِفظ کَردَن
Remain
- Remain
- ماندَن، باقی ماندَن
Refrain
- Refrain
- اِجتِناب کَردَن، خُودداری کَردَن
Rejoin
- Rejoin
- دُوبارِه پِیوَستَن، دُوبارِه مُلحَق شِوید
Regard
- Regard
- اِحتِرام، با تَوَجُّه بِه، مُلاحِظِه کَردَن
Repair
- Repair
- تَرمیم کَردَن، تَعمیر
pemain
- pemain
- بازیکُن
begaan
- begaan
- مُرتَکِب شُدَن، مُتِعَهِّد شُدَن، اِرتِکاب
Detain
- Detain
- بازداشت کَردَن