معنی Refund
Refund
بازپرداخت کردن، بازپرداخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Refund
gesund
gesund
بِه طُورِ سالِم، سالِم، سالِم گونِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
Rebound
Rebound
بازگَشتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Refine
Refine
تَصفِیَه کَردَن، پالایِش کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Refute
Refute
رَد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Refuse
Refuse
اِمتِناع کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Remind
Remind
یادآوَری کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Remand
Remand
اِرجاع کَردَن، بازداشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rotund
Rotund
کُرَوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Defend
Defend
دِفاع کَردَن، دِفاع کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی