معنی Reactivation
Reactivation
راه اندازی مجدّد، فعّال سازی مجدّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Reactivation
Deactivation
Deactivation
غِیرِفَعّال سازی، غِیرِفَعّال کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
inactivation
inactivation
غِیرِفَعّال سازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réactivation
réactivation
راه اَندازی مُجَدَّد، فَعّال سازی مَجَدَّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Inactivation
Inactivation
غِیرِفَعّال سازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
activation
activation
فَعّال سازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی