معنی Rain
Rain
باریدن، باران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Rain
sain
sain
عاقِل، سالِم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Rainy
Rainy
بارانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Raid
Raid
حَمله کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rein
Rein
کُنتُرُل کَردَن، مَهار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vain
Vain
بیهودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ruin
Ruin
ویران کَردَن، خَرابِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
lain
lain
دیگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
nain
nain
کوتاه قَد، کوتولِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vain
vain
بیهودِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی