معنی Raggedly
Raggedly
به طور ژولیده، به طرز ناخوشایندی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Raggedly
Ruggedly
Ruggedly
بِه طُورِ ناهَموار، ناهَموار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Jaggedly
Jaggedly
با ناصافی، ناهَموار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Doggedly
Doggedly
بِه طُورِ مُقاوِم، سَرسَختانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ragged
Ragged
پارِه پارِه، ژِندِه پوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی