معنی Pryingly
Pryingly
کنجکاوانه، با تعجّب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Pryingly
Tryingly
Tryingly
با تَلاش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pityingly
Pityingly
بِه طُورِ دِلسوزانِه، با تَأسُّف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Erringly
Erringly
بِه طُورِ اِشتِباهی، بِه اِشتِباه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prying
Prying
فُضول، گِریِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی