معنی Pry
Pry
فضولی کردن، فریاد زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Pry
Wry
Wry
کَج کُلاه، بُغض کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ply
Ply
زَحمَت دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pray
Pray
دُعا کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Try
Try
سَعی کَردن، اِمتِحان کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Cry
Cry
گِریِه کَردَن، گِریِه کُن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fry
Fry
سُرخ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pay
Pay
پَرداخت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dry
Dry
خُشک، خُشک کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی