معنی Prissily
Prissily
با خودنمایی یا افاده ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Prissily
Priestly
Priestly
کِشیش گونِه، کِشیشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Friskily
Friskily
شاد و شَنگول، بِه طَرزِ وَحشَتناکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dressily
Dressily
بِه طُورِ شیک، شیک پوشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Brassily
Brassily
آهَن گونِه، بِرِنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prissy
Prissy
مُحتاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی