معنی Presence
Presence
حضور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Presence
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
présence
présence
حُضور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Prudence
Prudence
اِحتیاط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pretense
Pretense
ظاهِرسازی، تَظَاهُر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Preserve
Preserve
حِفظ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Credence
Credence
اِعتِقاد، اِعتِبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
presente
presente
حاضِر، هَدیه، حال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Present
Present
اِرائِه دادَن، حاضِر شُدَن، حاضِر، حال
دیکشنری انگلیسی به فارسی