معنی Pregnant
Pregnant
باردار، حامله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Pregnant
grognant
grognant
خِرخِرِه کُنَندِه، غِرغِر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Poignant
Poignant
دِلخَراش، سوزناک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
regnante
regnante
حاکِم، سَلطَنَت مِی کُند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Prägnanz
Prägnanz
موجِز بودَن، مُختَصَر بودَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
prägnant
prägnant
بِه طُورِ مُختَصَر، مُختَصَر، بِه طُورِ مُختَصَر و مُفید
دیکشنری آلمانی به فارسی
régnant
régnant
حاکِم، غالِب
دیکشنری فرانسوی به فارسی