معنی Plaster
Plaster
گچ کاری کردن، گچ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Plaster
laster
laster
تُهمَت، تُهمَت زَدَن، بَدنامی
دیکشنری هلندی به فارسی
flatter
flatter
تَعرِیف کَردَن، چاپلوس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
classer
classer
رُتبِه بَندی کَردَن، طَبَقِه بَندی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Cluster
Cluster
گُروه کَردَن، خوشِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Clatter
Clatter
صِدایِ بُلَند ایجاد کَردَن، تَق تَق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
planter
planter
کاشت کَردَن، گیاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Plastic
Plastic
پِلاستیکی، پِلاستیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Fluster
Fluster
مُضطَرِب شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Flatter
Flatter
تَعرِیف کَردَن، چاپلوسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی