معنی Pardon
Pardon
بخشیدن، ببخشیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Pardon
pardon
pardon
بَخشِش، عَفو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
jargon
jargon
اِصطِلاحات، اِصطِلاحات تَخَصُّصی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jargon
jargon
اِصطِلاحات، اِصطِلاحات تَخَصُّصی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Jargon
Jargon
اِصطِلاحات، زَبان عامیانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
marron
marron
قَهوِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
żargon
żargon
اِصطِلاحات، اِصطِلاحات تَخَصُّصی، ضَرب الاَجَل ها
دیکشنری لهستانی به فارسی
jargon
jargon
اِصطِلاحات، اِصطِلاحات تَخَصُّصی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Parrot
Parrot
تَقلِید طوطی وار کَردَن، طوطی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Parody
Parody
تَقلِید طَنز کَردَن، تَقلِید، طَنز تَقلِیدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی