معنی Parade
Parade
رژه رفتن، رژه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Parade
gerade
gerade
راست، مُستَقیم
دیکشنری آلمانی به فارسی
malade
malade
بیمار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
varado
varado
گِرِفتار، سَرگَردان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Phrase
Phrase
عِبارَت گُفتَن، عِبارَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pervade
Pervade
نُفوذ کَردَن، فَراگیر شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
waarde
waarde
اَرزِش
دیکشنری هلندی به فارسی
harabe
harabe
فَرسودِه، خَراب کَردَن، ویران، ویرانی، خَرَاب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Parody
Parody
تَقلِید طَنز کَردَن، تَقلِید، طَنز تَقلِیدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tirade
Tirade
شِکوِه و شِکایَت، نُطقِ غَرّا
دیکشنری آلمانی به فارسی