معنی Organize
Organize
سازماندهی کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Organize
Organist
Organist
اُرگ نَواز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Organist
Organist
اُرگ نَواز، اُرگانیست
دیکشنری آلمانی به فارسی
Organic
Organic
اُرگانیک
دیکشنری انگلیسی به فارسی