معنی Orchestrate
Orchestrate
آهنگسازی کردن، ارکستر کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Orchestrate
Orchestrator
Orchestrator
هَماهَنگ کُنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Orchestrator
Orchestrator
هَماهَنگ کُنَندِه، اُرکِستراتور
دیکشنری آلمانی به فارسی
orchestrare
orchestrare
آهَنگسازی کَردَن، هَماهَنگ کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی