معنی Oration
Oration
سخنرانی، سخنوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Oration
Ovation
Ovation
تَشوِیق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ovation
Ovation
تَشوِیق
دیکشنری آلمانی به فارسی
ration
ration
مِقدار مُعَیَّن، جیرِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fraction
fraction
کَسری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Fraktion
Fraktion
جِناح، کَسری
دیکشنری آلمانی به فارسی
station
station
ایستگاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
traction
traction
کِشِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
création
création
آفَرینِش، ایجاد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Station
Station
ایستگاه کَردَن، ایستگاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی